از دیرباز، ایده استفاده مجدد از پساب و فاضلاب برای کشاورزی و آبیاری در سرتاسر جهان پرداخته شده است. این مقاله که توسط شرکت سداب پلیمر تهیه شده است، به بررسی این موضوع می پردازد. روند افزایش جمعیت، جریان مهاجرت به شهرها، بهبود سطح زندگی و توسعه صنعتی موجب شده اند تا مقدار زیادی فاضلاب در مناطق محدودی تولید شود، و محیط از لحاظ پالایش آن کمبود داشته باشد. این فاضلابهای زیاد تولیدی میتوانند بهعنوان منابع ارزشمندی برای تامین آب، مواد و انرژی مورد استفاده قرار گیرند. با پیشرفتهای تکنولوژیکی در تصفیه فاضلاب، امکانات برای تصفیه پساب با کیفیتهای مختلف، از مناسب برای مصرف تا کیفیتهای پایین، وجود دارد. با این ویژگیهای تکنولوژیک، نمیتوان نادیده گرفت که چه مقدار از پساب میتواند در کشاورزی بهرهبرداری شود. ولی مسئله اصلی، انطباق کیفیت پساب با نیازها و مسائل اقتصادی است. برای استفاده بهینه و مطابق با معیارهای زیست محیطی، نیاز به دسترسی به استانداردها، دستورالعملها و معیارهای مناسب است. استفاده از پساب به عنوان یک منبع پایدار برای آبیاری باید بهعنوان یک جز از راهکارهای مدیریت پایدار در وضعیت بحران آب مورد توجه قرار گیرد. سامانهای که همه مراحل از تولید تا تصفیه و همچنین تمام ذینفعان را در خود جای میدهد. در این سامانه، مفاهیمی مانند کاهش تولید فاضلاب، استفاده مجدد، دوران مجدد و بازیافت اهمیت زیادی دارند، به جای دیدن فاضلاب به عنوان زباله، میتوان آن را چون یک منبع بازپسینده مورد استفاده قرار داد.
مقدمه:
رشد جمعیت و افزایش نیازهای بشری همچون مسکن، غذا و الیاف، در کنار تغییرات در نیازها بر اثر رشد اقتصادی و تغییر سبک زندگی، به منابع آب بیشتری نیاز دارد. در سال ۱۵۰۰ میلادی جمعیت جهان به ۴٢٧ میلیون نفر رسیده و این تعداد در سال ۱۹۹۰ به ۵۲۰۰ میلیون نفر و در سال ۲۰۱۷ به ۷٫۳ میلیارد نفر افزایش یافت. پیشبینیها نشان میدهد تا سال ۲۰۵۰ میلادی جمعیت جهان به حدود ۹٫۷۳ میلیارد نفر خواهد رسید. این رشد یعنی هر سال بیش از ۸۵ میلیون نفر به جمعیت جهانی اضافه میشوند و بخش کشاورزی باید ۵۰ درصد بیشتر غذا و سوختهای زیستی تولید کند.
در ایران نیز وضعیت مشابهی مشاهده میشود. بر اساس نتایج سرشماریها، جمعیت ایران در سال ۱۳۹۵ به حدود ۷۹٫۹۲ میلیون نفر رسیده است. با فرض مصرف آب شهری ۲۰۰ لیتر در روز، حجم فاضلاب تقریبی ۴٫۱ میلیارد مترمکعب در سال است. البته به دلیل ناکارآمدی سامانههای جمعآوری، تمام این فاضلاب استحصال نمیشود و در این محاسبات فاضلاب صنعتی هم در نظر گرفته نشده است.
در سال ۲۰۱۰، حدود ۳٫۵۴۸ میلیارد مترمکعب فاضلاب شهری در ایران تولید و تنها ۱٫۱۹۲ میلیارد مترمکعب آن جمعآوری شد. از این مقدار، ۰٫۸۸۵ میلیارد مترمکعب تصفیه شد و حدود ۰٫۳۲۸ میلیارد مترمکعب برای آبیاری استفاده شد. همچنین در سال ۲۰۰۵، حدود ۰٫۲۴۴ میلیارد متر مکعب فاضلاب تصفیه نشده برای آبیاری مورد استفاده قرار گرفت.
بر اساس اطلاعات اخیر، روزانه حدود ۴٫۳ میلیون مترمکعب فاضلاب شهری جمعآوری میشود، در حالی که ظرفیت تصفیهخانهها ۳٫۰۹ میلیون مترمکعب در روز است. با توجه به رشد جمعیت ایران، هر سال حدود ۵۱ میلیون مترمکعب به حجم فاضلاب تولیدی اضافه میشود.
با توجه به پیشبینیهای سال ۱۴۰۰، حدودا ۱۰ میلیارد متر مکعب آب در مصارف شرب شهری، روستایی و صنعتی استفاده میشود. اگر ۶۰ تا ۷۰ درصد از این مقدار بازیافت شود، حدود شش تا هفت میلیارد متر مکعب آب در هر سال قابل استفاده مجدد است و میتواند ظرفیت تامین آب ملی برای کشاورزی و صنعت را بهبود بخشد.
در گذشته، فاضلابهای شهری عمدتا از راه چاههای جذبی یا با رها کردن در آبهای سطحی دفع میشدند. در آن زمان، با توجه به ظرفیت طبیعی مناطق و حجم بالای منابع آب سطحی، این روشها مؤثر بود. ولی با افزایش جمعیت و تراکم در مناطق شهری، منابع آبی نتوانستهاند به طور کامل فاضلابها را پالایش کنند. از این رو، تمرکز بر روی جمعآوری، دفع، تصفیه و بازیافت فاضلابها افزایش یافته و خدمات شهری در زمینه فاضلاب نیز گسترش قابل ملاحظهای پیدا کرده است.
افزایش آگاهی در مورد حجم و وضعیت فاضلابها، موجب ایجاد سوالاتی درباره رویکردهای مدیریتی آنها شده است. بازیافت و استفاده دوباره از فاضلاب میتواند فرصتهای متعددی را به وجود آورد؛ از جمله تامین منابع آب پایدار، ارتقا بهداشت عمومی، کاهش نیاز به کودهای شیمیایی با استفاده از مواد مغذی در فاضلاب، تولید غذا بیشتر با هزینههای کمتر، حفظ محیط زیست و ایجاد فرصتهای شغلی. واضح است که استفاده از فاضلاب برخی مخاطرات را نیز به همراه دارد، که شامل خطرات بهداشتی مستقیم و غیرمستقیم میشود.
در زمینه استفاده از فاضلاب در کشاورزی، نظرات متفاوتی وجود دارد که میتوانند به فرصتها و چالشها مربوط شوند. زمانی مناسب فرا رسیده است تا با دیدی گستردهتر به مساله بازیافت فاضلاب در کشاورزی نگاه کنیم. در این متن، ما به بررسی فرصتها و تهدیدات مرتبط با استفاده از فاضلاب پرداخته و چالشهای موجود و راهکارهایی برای آنها ارائه میدهیم. استفاده از فاضلاب در کشاورزی دارای جوانب متنوعی است که توسط پژوهشگران مطرح شده است. اما دو جنبه کلیدی، یعنی منابع آب و مواد بازیافتی، اهمیت ویژهای دارند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
بازیافت آب برای کشاورزی:
آب، که در سال ۲۰۱۴ توسط سازمان ملل متحد به عنوان محور توسعه پایدار معرفی شده است، یک عنصر متجدد است. همچون انرژی، آب نابود نمیشود بلکه تغییر فرم میدهد. تقریبا ۹۷٪ آبهای کرهی زمین شور هستند. از ۳٪ باقیمانده، بیشتر آن به شکل یخ و برف در قطبها ذخیره شده و فقط حدود ۱٪ به شکل آب شیرین قابل استفاده است. بزرگترین بخش از این آب شیرین در ذخایر زیرزمینی ذخیره شده و تنها ۲٪ از آن در رودخانهها و دریاچهها وجود دارد.
با وجود محدودیتهای منابع آب شیرین، فعالیتهای انسانی چون استخراج آب از ذخایر زیرزمینی، استفاده از آب برای نیازهای شهری، کشاورزی و صنعت، و تخلیه فاضلابها به منابع آب، چرخه طبیعی آب را تغییر داده است.
برداشت بیرویه از ذخایر آبی در بسیاری از مناطق جهان موجب کاهش سطح آبهای زیرزمینی شده و مسائلی همچون فرونشست زمین و کاهش دبی چاهها را ایجاد کرده است. بازیافت و استفاده مجدد از آب، به حفظ ذخایر آبی کمک کرده و منابع آبی اضافی را در مناطق کمآب فراهم میکند.
تقاضای آب در زمینههای کشاورزی، صنعت و شهری در حال افزایش است و نیازمند توجه بیشتر به مدیریت و حفظ این منبع حیاتی است. در سراسر دنیا تجربیات موفقی در زمینه استفاده و بازیافت آب وجود دارد. به عنوان مثال، سنگاپور و ویندهوک به دلیل کمبود منابع آب، پساب را برای آشامیدن استفاده میکنند.
استفاده از پساب در آبیاری محصولات کشاورزی کار جدیدی نیست. در بسیاری از کشورها مانند چین و مکزیک، فاضلاب بدون تصفیه برای کشاورزی استفاده میشود. در ایران نیز استفاده از فاضلاب برای کشاورزی رایج بوده است. با توجه به تکنولوژیهای تصفیه پیشرفته، امکان تصفیه فاضل
آب و استفاده از آن در کشاورزی وجود دارد. از سایر کاربردهای پساب میتوان به استفاده از آن برای تامین نیازهای زیستمحیطی و تغذیه سفرههای آب زیرزمینی اشاره کرد.
بازیافت مواد:
در چند دهه اخیر، توجه به بهرهبرداری و بازیافت از فاضلابها به عنوان یک منبع پایدار افزایش یافته است. فاضلاب، علاوه بر دارا بودن مواد غذایی مورد نیاز گیاهان، منابع قابل توجهی از انرژی را نیز در بر میگیرد. به همین دلیل، بسیاری از تصفیهخانهها در سراسر جهان به سمت استفاده از فاضلاب به عنوان یک منبع انرژی پیشرفتهاند.
بیوگاز، یکی از محصولات جانبی فرآوری فاضلاب، در بسیاری از تصفیهخانهها به عنوان یک منبع انرژی تجدیدپذیر استفاده میشود. این گاز، که از فرآیندهای هضم آناستوموزی (بدون اکسیژن) حاصل میشود، میتواند به عنوان یک منبع سوخت برای تولید برق یا حرارت مورد استفاده قرار گیرد.
از طرف دیگر، با فناوریهای جدید تصفیه، میتوان آب را از فاضلاب بازیافت و برای مصارف مختلف، از جمله آبیاری، استفاده مجدد کرد. این یک راهکار پایدار برای کاهش فشار بر منابع آب شیرین و کاهش اثرات تغییرات اقلیمی محسوب میشود.
واضح است که استفاده و بازیافت فاضلاب میتواند نقش بزرگی در تامین آب، انرژی و مواد مغذی برای جوامع ما ایفا کند. اما موفقیت در این زمینه به مدیریت مناسب، آگاهی افزایشی مردم، فناوریهای پیشرفته تصفیه و رعایت استانداردهای بهداشتی وارداتی وابسته است. از طرفی، افزایش همکاری بینالمللی، تبادل دانش و تجربیات و سرمایهگذاری در تحقیقات میتواند به پیشرفت و استفاده بهینهتر از این منابع کمک کند.
پیامدها کشاورزی با فاضلاب:
در زمینه مدیریت فاضلاب، تمرکز اصلی بر موضوع آب و مسایل مرتبط با آن قرار دارد. این مسائل با موضوعات جهانی مانند تغییرات آب و هوایی، تغییر در استفاده از زمین، افزایش جمعیت و توسعه شهری پیچیدهتر شده است. آب و فاضلاب، علاوه بر مسئله کم آبی، تاثیرات زیست محیطی مانند آلودگی منابع آب و خاک، تنوع زیستی در مناطق پذیرنده و تخلیه مواد غذایی و دارویی را دارد. به همین خاطر، در تصفیه فاضلاب به منظور جلوگیری از آلودگی آب مورد تاکید قرار گرفت.
بر اساس آمارهای سازمان خوار و بار جهانی (FAO)، سالانه حدود 20 میلیون هکتار از اراضی کشاورزی جهان با فاضلاب خام آبیاری میشوند. در ایران نیز، گزارشهایی نشاندهنده استفاده نادرست از فاضلابهای شهری در حومه شهرهای بزرگ در تولید برخی محصولات است. یکی از شناختهشدهترین موارد، استفاده از فاضلاب در جنوب تهران است که در دهه 70 در گزارشهای علمی مورد بررسی قرار گرفته است. با وجود تلاشهای مهم در کاهش استفاده از فاضلاب خام، موضوع همچنان چالشبرانگیز مانده است. فاضلابهای خام حاوی مواد مضری همچون باکتریها، ویروسها و پاتوژنها است که میتوانند به سیستم گوارش انسان آسیب بزنند.
بر اساس اطلاعات جهانی، حدود 200 میلیون کشاورز از فاضلاب خام یا پساب برای آبیاری استفاده میکنند. فاضلاب خام ممکن است شامل مواد شیمیایی سمی از صنایع یا بیمارستانها باشد، مانند عناصر سنگین، مواد هورمونی فعال و آنتیبیوتیکها. این مواد میتوانند در بلند مدت خطرات جدی برای سلامت انسان و محیط زیست ایجاد کنند. استفاده از فاضلاب خام همچنین میتواند باعث مشکلاتی نظیر آسیب به خاک، شوری و سمیت گیاهی شود.
بررسیهای متعددی در مورد استفاده از فاضلاب و تاثیرات آن بر خاک و سلامت محصولات انجام شده است، و نتایج متفاوتی در استانهای مختلفی مانند اصفهان، تهران و قزوین به دست آمده است. همچنین، استفاده از لجن فاضلاب به عنوان کود در برخی مناطق، بدون رعایت استانداردهای لازم، انجام شده است.
روشهای مختلفی برای تصفیه فاضلاب و کاهش آلایندهها وجود دارد، و با انتخاب مناسب میتوان به آب با کیفیت مناسب برای استفادههای مختلف دست یافت. هم اکنون، روشهای پیشرفتهای برای تصفیه فاضلاب و استفاده مجدد از آن در کشاورزی وجود دارد، اما اصل مهم رعایت پایداری در استفاده از این منابع است.
پایداری در استفاده از فاضلاب و پساب:
در بررسی استدامت در استفاده از فاضلاب و آب بازیافتی، نباید فقط در اندازه محلی به فکر بود. ضروری است که با دیدگاه جامع به تصفیه فاضلاب پرداخت و همچنین از دیدگاه بینالمللی به این موضوع نگاه کرد. چنین تحلیلی بر مبنای سه اصل استدامت یعنی جوانب زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی استوار است و در ادامه به تفصیل آن میپردازیم.
ارزیابی زیست محیطی و اکولوژیکی:
برای اطمینان از جنبههای زیستمحیطی استفاده از آبهای بازیافتی، حیاتی است که فاضلاب به خوبی تصفیه شده و به کیفیت مناسب برای استفاده تولید شود. ارزیابی چرخه زندگی روشی کارآمد برای شناسایی فرایندها و یا محصولات در کل چرخه زندگی است و در این زمینه کمک بزرگی میکند.
ارزیابی اقتصادی:
برای روشنسازی جوانب اقتصادی، تحلیل هزینههای چرخه زندگی ضروری است. این تحلیل شامل هزینههای سرمایهای، عملیاتی، نگهداری، و هزینههای مربوط به فرآیندهای مختلف است. برای تضمین پایداری، ضروری است هم هزینهها و هم ارزشهای زیستمحیطی را در نظر گرفت. ارزشگذاری تمام جنبهها ساده نیست؛ برخی موارد، مانند سلامتی و میزان مرگ و میر، قابل ارزشگذاری نیستند. در تحلیلهای اقتصادی مرتبط با تصفیه فاضلاب و بازیافت آب، نسبت سود به هزینه بررسی میشود. ولی به جانب هزینهها، منافع متعددی مانند ارزش آب، عناصر مغذی، بهبود کیفیت محیط زیست، کاهش تخلیه و غیره نیز باید مد نظر بود.
در شکل ۲، منافع اقتصادی ناشی از سلامت عمومی و کاهش آسیبهای زیستمحیطی با توجه به هزینههای تصفیه بالاتر نمایش داده شده است. مجموع منافع فردی (۸) A-B به طور قابل توجهی از هزینههای تصفیه خط (A-D) بیشتر است، با توجه به تفاوتهای محیطی و سلامتی در میان مناطق و کشورهای مختلف. شکل ۲ دو احتمال متفاوت را نشان میدهد که براساس وضعیتهای اقتصادی، اجتماعی و فنی متغیر است. منافع ناشی از عناصر مغذی برای کشاورزی در فاضلاب استفاده شده باید به عنوان منفعت اضافی شناخته شود.
ارزیابی اجتماعی:
جنبههای اجتماعی باید در موازات تحلیل چرخه زندگی قرار گیرند، اما این موضوع با چالشهای متعددی مواجه میشود. یکی از اصلیترین این چالشها استقبال و پذیرش مصرفکنندگان از محصولاتی که با آبهای بازیافتی آبیاری شدهاند است. به عنوان مثال، تحقیقات میدانی درباره موانع اجتماعی و فرهنگی استفاده از پساب نشان میدهد که گرچه افراد بحران آب را درک میکنند، ولی علاقهای به استفاده از پساب نشان نمیدهند. پژوهشگران عواملی مانند ناراحتی احساسی، ادراک خطر، ترس از انتشار بیماری، نداشتن اطمینان و دیگر موارد را به عنوان عوامل مهمی که پذیرش استفاده از پساب را محدود میکنند، شناسایی کردهاند. با وجود پیشرفتهای اخیر در فناوریهای تصفیه فاضلاب، حتی امکان تصفیه و استفاده از آب شرب نیز وجود دارد. وقتی به موضوع استفاده از پساب در کشاورزی میپردازیم، مسئلهی مهم این است که با چه استانداردها و معیارهایی میتوان از پساب بهره برد.
تصفیه فاضلابها و استفاده از پساب:
اصول و استانداردهای مرتبط با فاضلاب به منظور مدیریت خطرات محتمل، با توجه به نوع و میزان پالایش فاضلاب برای استفادههای مختلف، حائز اهمیت است. بطور کلان، در ارزیابی استانداردها برای فاضلاب، دو منظر اصلی در نظر گرفته میشود که به میزان مجاز مواد شیمیایی و تاثیر آنها بر سلامت انسان مرتبط است. اولین منظر، ممانعت از تجمع آلودگیها در خاک است که فاضلاب و لجن به آن وارد میشود. در این منظر، ورود و خروج باید متوازن باشد و خاصیت فیلتر کنندگی خاک کمتر مورد توجه قرار میگیرد. مشکل این دیدگاه در سختگیری و ناپذیرایی استفاده از فاضلاب حتی پس از پالایش است. در حالی که این رویکرد در کشورهای پیشرفته قابل اجرا است. دومین منظر متمرکز بر استفاده بهینه از قابلیت خاک در جذب و کاهش سمیت آلایندهها است. در این منظر، حداکثر قابلیت خاک برای تصفیه و کاهش سمیت به کار میرود. سازمان بهداشت جهانی در سال 1973 با هدف حفظ سلامت عمومی و استفاده هوشمندانه از فاضلاب در کشاورزی و شیلات، دستورالعملهایی ارائه کرد. این دستورالعملها پس از بررسیهای علمی در سالهای 1989 و 2006 بازنگری و بهروزرسانی شدند و بسیاری از کشورها با توجه به شرایط خود، از آنها بهره بردهاند. در ایران نیز موضوع فاضلاب و پساب به مسئله آلودگی آب مرتبط شده است. در سال 1364 و 1373 آییننامههایی برای مدیریت آلودگی آب تصویب و اجرایی شد. در برنامههای توسعه نیز تاکید شده است که واحدهای تولیدی باید ضوابط محیطزیستی را رعایت و کاهش آلودگیها را در دستور کار خود قرار دهند. در تاریخ 1384/5/1 هیئت وزیران آییننامهای جامع تصویب کرد که در آن به موارد مختلف آلودگیها پرداخته شده است.
در سال 1386، دولت جدول جدیدی برای مقررات اجرایی مادههای 104 و 134 برنامه سوم توسعه تدوین کرد، که در برنامه چهارم به حالت اجرایی درآمده بود. این جدول نسبت به قبلی، دقیقتر و کاملتر بود. در سال 1389، نظارت بر برنامهریزی و راهبری اصلاحات برای استفاده مجدد از پسابها توسط رئیسجمهور اعلام گردید. سازمان استاندارد ملی نیز استانداردهای جدیدی برای پسآبهای صنعتی منتشر کرد، که حداکثر مقدار مجاز مواد شیمیایی موجود در پسابهای صنعتی را برای مصارف آبیاری و مصرف دام مشخص میکند و این معیارها برگرفته از آژانس حفاظت محیطزیست آمریکا است.
در نهایت، سازمان حفاظت محیطزیست استانداردهای خروجی پساب به محیط طبیعی را معرفی کرده و در حال اجرای آن است. در این معیار، پسابها برای استفاده در کشاورزی به سه دسته تقسیم میشوند:
- سبزیهای خاممصرف
- سبزیهای پختهمصرف
- گیاهان صنعتی و درختان فضای سبز
به نظر میرسد که بسیاری از استانداردهای کشاورزی در کشورهای در حال توسعه بر اساس استانداردهای کشورهای پیشرفته تدوین شدهاند و تلاش میشود تا سریعا به این معیارها نزدیک شوند؛ اما در واقع، چنین استانداردهای سختگیرانهای ممکن است با واقعیتها و ظرفیتهای فنی و اقتصادی منطبق نباشند.
مشکلات متعددی ممکن است به وجود آید، از جمله آلودگی سطحی آبها بدون فیلتراسیون مناسب. برای حل این مساله و کاهش اختلاف بین استانداردها و واقعیتهای موجود، لازم است که استانداردها به نحوی بازبینی شوند تا به حد ممکن کاهش پیدا کنند. این تنظیمات باید به گونهای باشد که از محیطزیست حفاظت شود، در عین حال از بحرانهای اقتصادی جلوگیری شود.
ارزﯾﺎﺑﯽ اراﺿﯽ ﺑﺮای آﺑﯿﺎری ﺑﺎ ﭘﺴﺎب:
کشاورزی نقش کلیدی در تامین مواد غذایی، الیاف و درآمد اقتصادی ایفا میکند. با این وجود، موضوعاتی چون نحوه، مکان و زمان کاشت محصولات، به چالشهایی تبدیل میشوند که کشاورزان و مالکان زمین با آنها روبرو هستند. مرزباندی اراضی واقعا یک ابزار برای تعیین و پیشبینی توانمندی یک قطعه زمین برای استفاده کشاورزی است. این مرزباندی بر اساس ویژگیهای بیوفیزیکی و یا شرایط اقتصادی-اجتماعی منطقهای انجام میشود. پساب میتواند دارای عوارضی برای سلامت انسان و محیط زیست باشد. بنابراین، تحقیقات مرزباندی برای آبیاری با پساب یا فاضلاب در مناطق مختلف ضروری است. در این تحقیقات، خطرات و حساسیتهای خاک و زمین نسبت به آسیبهای ناشی از استفاده از فاضلاب و پساب بررسی میشود. برخی از این مسائل شامل آلودگی منابع آب زیرزمینی، انباشت المنتهای سنگین و سموم، تخریب ساختار خاک و جابجایی مواد معدنی در خاک است. با استناد به تجربیات بینالمللی و کاربردی، نقشه حساسیت خاک برای آبیاری با پساب در منطقه رود اردن با دستهبندیهای حساسیت کم، متوسط و بالا تهیه شده است. همچنین، به نکات مهم در استفاده و بازیافت فاضلاب به عنوان یک اولویت در مطالعات مرزباندی توجه شده است.
انتخاب گیاه مناسب:
وقتی دسترسی به آب با کیفیت مناسب وجود ندارد، مهم است به انتخاب گیاه مناسب فکر کنیم. البته نوع گیاه انتخابی در زمینهای آبیاری شده با فاضلاب خام میتواند تاثیرات چندگانهای روی سلامت کشاورز و خانوادهی وی داشته باشد و تنها بر کیفیت و سلامت محصول نهایی تاثیر میگذارد. در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه، فاضلاب پالایش شده برای آبیاری گیاهان علوفهای، گیاهان لیفی، گیاهان زراعی و در مقیاسهای کوچکتر برای باغات، جنگلها و سایر گیاهان استفاده میشود یا به زمینهایی که محصولاتی برداشت میشود راه مییابد. در بعضی از کشورهای متوسط الحرارت، از فاضلاب برای آبیاری گلها و گیاهان زینتی نیز استفاده میشود. سازمانهای بینالمللی نیز راهنماییهایی برای استفاده از فاضلاب با توجه به ترکیب میکروبی گیاهان ارائه دادهاند و آنها را به دستهبندیهایی چون گیاهان خوراکی خام، گیاهان خوراکی پخته و گیاهان صنعتی تقسیم بندی کردهاند.
ﺳﯿﺴﺘﻢ و ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ آﺑﯿﺎری گیاهان:
انتخاب مکانیزم آبیاری به توجه به سازگاری گیاه و مقاومت کشاورزان در برابر بیماریها حائز اهمیت است. آبیاری قطرهای یکی از بهینهترین روشهای آبیاری است؛ چرا که آب مستقیما به منطقه ریشههای گیاه موجه میشود و از هدر رفتن آب به وسیله باد در آبیاری سطحی جلوگیری میکند. همچنین این روش باعث محدودیت تماس مستقیم گیاه و کارگر با آب آلوده میشود. ولی این نوع آبیاری به آب بدون ذرات معلق و ذرات مضر نیاز دارد تا از مسدود شدن سیستم قطرهای جلوگیری شود. استفاده از فیلترهای مناسب، تصفیه مناسب آب، اضافه کردن مواد شیمیایی به سیستم آبیاری، نگهداری مناسب سیستم و در نهایت پاکسازی قطرهچکانهای مسدود، از راهکارهای موجود برای مواجهه با این چالشها است.
در آبیاری سطحی، انتشار ذرات آلوده به ویروسها و باکتریها – مانند آئروسلها با قطر کمتر از 50 میکرومتر – از طریق اسپری کردن آب ایجاد میشود. این ذرات میتوانند بر روی سطح گیاهان و محصولات کشاورزی نشسته و آلودگی ایجاد کنند. با در نظر گرفتن این نکته که برخی از این ذرات ویروسی و باکتریایی از طریق مسیر تنفسی برای انسان خطرناکتر از تماس مستقیم هستند. در کل، باکتریها و ویروسها در آئروسلها با افزایش سرعت باد، رطوبت نسبی بالاتر، دمای پایینتر و کمترین میزان تشعشع خورشیدی، بیشتر بقا و به مسافتهای دورتری منتشر میشوند. آئروسلها میتوانند تا مسافتهای زیادی، بسته به شرایط محیطی، منتشر شوند. بنابراین، هنگام انتخاب بهترین سیستم آبیاری، باید به مسائل مربوط به سلامت انسان و محیط زیست توجه ویژهای داشت.
مدت زمان میان آخرین آبیاری و جمعآوری محصول:
تحقیقات متنوع نشاندهنده این است که ایستایی آبیاری به مدت یک تا دو هفته قبل از جمعآوری، در کاهش آلودگی محصول به علت فراهم آمدن زمان کافی برای نابودی میکروبها بسیار موثر است. البته در بسیاری از موارد، به دلیل نیاز به آبیاری تا زمان برداشت، این امکان وجود ندارد. استفاده از منابع آبیاری دیگر، خصوصا وقتی میتوان از آب آبیاری موجود استفاده کرد، پیشنهاد میشود. در برخی موارد به دلیل فقدان منابع آب، این امکان فراهم نیست.
موارد تکمیلی:
به جز نکاتی که بالاتر برای استفاده از فاضلاب و پسابها در کشاورزی ارائه شده، باید به مسائلی مانند تصفیه و غربالگری، محافظت از محصولات خوراکی، نظارت و کنترل تماس انسان با فضلات و پساب با توجه به کیفیت آنها توجه کرد. انتخاب یکی از راهحلهایی که به آنها اشاره شده، وابسته به کیفیت پساب، نوع و روش تصفیه و نیازهای ضروری برای مدیریت مناسب آن است.
نتایج:
تغییر دیدگاه اصلی در استفاده از ضایعات برای تولید انرژی در موضوع زباله، میطلبد تا یک تغییر جوهری در دیدگاه ایجاد شود و زباله را نه چیزی قابل دور انداختن، بلکه مادهای با ارزش جهت استفاده مجدد ملاحظه کنیم. امروزه در مدیریت زبالهها (که ضایعات نیز بخشی از آن محسوب میشود) مفهوم «دور انداختن» دارای اهمیت کمتری است نسبت به مفهوم «منبع مجدد». ضایعات نیز باید در این چارچوب با دیدگاههای «کاهش تولید»، «استفاده مجدد» (بهرهبرداری از ضایعات در زمینههای دیگر) و «بازیافت» در نظر گرفته شوند. به هر حال، زبالهها مادهای مجدد قابل استفاده هستند که میتوان از آنها آب، مواد معدنی و بیوپلاستیکها و حتی انرژی بدست آورد. با تغییر دیدگاه فعلی که تمرکزش بر «آنچه باید دور انداخته شود» است به دیدگاهی که بر «آنچه میتوان بازیافت کرد» متمرکز است، سیستمهای ضایعات را میتوان به نام سیستمهای بازیافت منابع مطرح کرد.
با بررسی جامعی از پدیدههای اجتماعی و تحلیل پیامدهای آنها در جوامع مختلف، میتوان به نتیجهای مثبت و جامع رسید. نگاهی که سابقا متمرکز بر “پاکسازی و دفع” بوده، باید به “بازیافت، تجدید استفاده و مدیریت منابع” تغییر یابد. زیرا استفاده از آبهای با کیفیت بالا برای مواردی که میتوان با آبهای کیفیت پایینتر کنار آمد، مگر در شرایط فراوانی آب وجود داشته باشد، منطقی نیست. بنابراین، آبهای کم کیفیت، همچون فاضلابها، جایی که قابل استفاده باشند و به اقتصاد منطقه کمک کنند، باید مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به شرایط جغرافیایی کشور ما، استفاده از منابع آبی نوپدید مانند فاضلابها و پسآبها برای تامین نیازهای آبی اهمیت دارد. این منابع غیر فراوان نه تنها میتوانند به تامین نیازهای غذایی کمک کنند بلکه باعث میشوند تا منابع آبی معروف محافظت شوند و انرژی مورد نیاز برای فرایندهای مختلف تامین گردد. پیامدهای محیط زیستی استفاده از پسآبها به موارد متعددی از جمله فرآیندهای تصفیه، ویژگیهای خاص پسآب، کیفیت خاک و آب زیرزمینی، و مسائل مرتبط با کشاورزی مرتبط است. با توجه به تنوع فرآیندهای تصفیه فاضلاب و ویژگیهای مختلف پسآب خروجی، کیفیت آن متغیر است و میتواند از کیفیت آشامیدنی تا فاضلاب خام متغیر باشد. عوامل مختلفی همچون نوع گیاه، روشهای کشت و آبیاری، و مدیریت منابع آبی، نقش مهمی در استفاده بهینه از منابع آب در کشور دارند. اگرچه استانداردها و معیارهای مختلفی در دنیا وجود دارد، اما برای کشاورزی ما نیاز به راهکارهای دقیق و مخصوص به شرایط محلی داریم.
از تجارب جهانی معلوم شده است که تنها مهارتهای فنی در مدیریت فضای سبز کافی نیست؛ بلکه باید به جوانب اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز توجه شود و طراحی یک نظام یکپارچه برای دستیابی به یک مدیریت پایدار انجام شود. نظام مدیریت پایدار پسماندها، با توجه به این جوانب طراحی میشود. در این تعریف، مقصود از پایداری دو مورد زیر است:
- سازگاری با شرایط محیطی، اجتماعی و اقتصادی محل فعالیت
- توانایی حفظ سطح خدمات بدون کاهش منابع مورد نیاز
و مقصود از یکپارچگی موارد زیر است:
- استفاده از تکنیکهای گردآوری، انتقال و دفع مناسب بر اساس مقیاس مختلف (خانه، محله، شهر)
- درگیر کردن تمام ذینفعان از قبیل دولتی و غیر دولتی، رسمی یا غیر رسمی، فعال یا غیر فعال
- ایجاد همکاری بین سیستم مدیریت پسماندها و سایر سیستمهای مدیریتی است.
در نهایت، استفاده از فضای سبز و پساب در کشاورزی باید به عنوان یک بخش از استراتژی مدیریت یکپارچه پسماندها مطرح شود. مدیریت استراتژیک پایدار پسماندها (ISWM) به نظامی اشاره دارد که در آن سه بعد مد نظر است:
1- همه اجزای نظام پسماند
2- همه ذینفعان مشارکتکننده
3- تمام جوانب پایداری (اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی) به صورت یکپارچه در نظر گرفته شدهاند.
در چنین سیستمی، استفاده مجدد از پساب در بخش کشاورزی به عنوان بخشی از کل نظام در نظر گرفته شده است. بنابراین، لازم است که برای استفاده بهینه از پساب با کیفیتهای متفاوت، طراحی مناسب با توجه به شرایط محلی و زراعت مورد نظر انجام شود. برای دستیابی به بهترین راهحلها در زمینه آبیاری و کشاورزی، با کارشناسان ما در شرکت سداب پلیمر در ارتباط باشید. همراه شما هستیم تا بهترین تجربه را به دست آورید.